کاش سلامی بودم در دهان کودک شرمنده ای کاش گلی بودم که تقدیم به دل شکسته ای می شد کاش عطری بودم سر مزار عزیز از جان باخته ای کاش شبنم بودم و روی گل ها را می پوشاندم کاش دل هایمان از سنگ نبود و کاش این کاش ها هرگز نبود
هرگز نباید بپرسیم : چرا خداوند این را بر من نازل کرده است ؟ و برای کسی که به آن ایمان داشته باشد همه چیز به خوبی پیش می رود . تو که آهسته می خوانی قنوت گریه هایت را میان ربنای سبز دستانت دعایم کن به کودکی گفتند:عشق چیست؟ گفت: بازی به نوجوانی گفتند:عشق چیست؟ گفت:رفیق بازی به جوانی گفتند عشق چیست؟ گفت:پول وثروت به پیرمردی گفتند:عشق چیست؟ گفت:عمر به عاشقی گفتند عشق چیست؟ چیزی نگفت:آهی کشید
به کوه گفتم عشق چیست؟ لرزید. به ابر گفتم عشق چیست؟ بارید. به باد گفتم عشق چیست؟ وزید. به پروانه گفتم عشق چیست؟ نالید. به گل گفتم عشق چیست؟ پرپر شد. و به انسان گفتم عشق چیست؟ اشک از دیدگانش جاری شد و گفت؟ دیوانگیست!!!
هرگاه خداوند بنده ای را دوست بدارد او را گرفتار می نماید پس اگر برد باری پیشه کرد وی را بر می گزیند و اگر سپاس گزاری کرد وی را گلچین می نماید خدا گوید :تو ای زیباتر از خورشید زیبایم تو ای والاترین مهمان دنیایم شروع کن یک قدم باتو....تمام گام های مانده اش با من همه فکر می کنند .... چون گرفتارند به خدا نمی رسند.... اما.... چون به خدا نمی رسند گرفتارند.... خدایا در پی رودخانه می دوم و در دو قدمی دریا سایه ترانه هایم را از روی ماسه ها بر می دارم من نمیخواهم بی عشق تو زندگی کنم درهای بسته اسمان را به رویم بگشا.... پیش از انکه شعر سرودنم را فراموش کنم.... خوشبختی هدیه ی هماره خداست فقط باید دستهایمان را برای گرفتن هدیه دراز کنیم.... خداوند گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است تا تنها سخنان و صحنه های بالا و والا را جستجو کنیم صدور هیچ گذرنامه و ویزایی لازم نیست وقتی به خدا پناهنده می شوید... ده چیزی که خداوند در مورد انها از تو سوال نمی کند! 1-خداوند از تو نخواهد پرسید که چه اتو مبیلی سوار شده ای؟ بلکه از تو خواهد پرسید که چند نفر را که وسیله نداشتند به مقصد رساندی؟ 2-خداوند از تو نخواهد پرسید زیر بنای خانه ات چند متر بود؟ بلکه از تو خواهد پرسید که چند نفر را در خانه ات خوش امد گفتی؟ 3-خداوند از تو نخواهد پرسید که بالاترین میزان حقوق تو چقدر بوده است؟ بلکه از تو می پرسد ایا سزاوار گرفتن ان هستی؟ 4-خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباس هایی در کمد داشتی ؟ بلکه از تو خواهد پرسید که به چند نفر لباس پوشاندی؟ 5-خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان و مقام شغلی تو چه بود؟ بلکه از تو خواهد پرسید ایا ان را به بهترین نحو انجام دادی؟ 6-خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی؟ بلکه از تو خواهد پرسید برای چند نفر دوست و رفیق بودی؟ 7-خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی میکنی؟ بلکه از تو خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی؟ 8-خداوند از تو نخواهد پرسیدکه پوست تو به چه رنگ بوده است؟ بلکه از تو خواهد پرسید که چگونه انسانی بودی؟ 9-خداوند از تو نخواهد پرسید که چرا انقدر طول کشید تا به جشتجوی رستگاری پرداختی؟ بلکه با مهربانی تو را به جای دروازه های جهنم به عمارت بهشتی خود خواهد برد 10-خداوند از تو نخواهد پرسید که چرا این مطلب را برای دوستانت نخواندی؟ بلکه خواهد پرسید ایااز خواندن ان برای دیگران در وجدان خود احساس شرمندگی کردی؟ راز یک زندگی زیبا این است : که امروز با خدا گام برداری و برای فردا به او اعتماد داشته باشی از بار گنه شد تن مسکینم پست یارب چه شود اگر مرا گیری دست؟ گر در عملم انچه تو را شاید نیست اندر کرمت انچه مرا باید هست...
اگر کسی را نداشتی که به او بیندیشی به آسمان بیندیش..... چون در اسمان کسی هست که به تو بیندیشد
در بیکران زندگی دو چیز افسونم میکند 1- آبی آسمان که میبینم و میدانم نیست 2-و خدایی که نمیبینم و میدانم هست
اما می توانیم بپرسیم : خداوند از من می خواهد با این چه کنم ؟
برنامه ی خداوند کامل است و هر چه روی می دهد بهترین است .
در برنامه ی الهی هیچ خطایی وجود ندارد
از معلم هندسه پرسیدند عشق چیست؟ گفت:نقطه ای که حول محور نقطة قلب جوان میگردد
از معلم تاریخ پرسیدند عشق چیست؟گفت:سقوط سلسله ی قلب جوان
استlove از معلم زبان پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:همپای
از معلم ادبیات پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:محبت الهیات است
از معلم علوم پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:عشق تنها عنصری است که بدون اکسیژن میسوزد
از معلم ریاضی پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:عشق تنها عددی است که هرگز تنها نیست
از معلم فیزیک پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:تنها آدم ربایی است که قلب جوان را به سوی خود میکشد
از معلم انشا پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:تنها موضوعی است که می توان توصیفش کرد
از معلم ورزش پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت: تنها توپی است که هرگز اوت نمی شود
از معلم زبان فارسی پرسیدند عشق چیست؟؟ گفت:عشق تنها کلمه ای است که ماضی و مضارع ندارد
از معلم زیست پرسیدند عشق چیست؟ گفت:عشق تنها میکروبی است که از راه چشم وارد میشود
از معلم شیمی پرسیدند عشق چیست؟؟گفت عشق تنها اسیدی است که درون قلب اثر می گذارد
Design By : Pichak |