سفارش تبلیغ
صبا ویژن



























وبلاگ صدف= عشق طلاست

41 مکالمه عاشقانه یک پسر و دختر

روزی دختری از پسری که عاشقش بود پرسید …:
چرا مرا دوست داری …؟
چرا عاشقم هستی …؟
پسر گفت …:
نمی توانم دلیل خاصی را بگویم اما از اعماق قلبم دوستت دارم …

 
دختر گفت …:
وقتی نمی توانی دلیلی برای دوست داشتن پیدا کنی چگونه می توانی بگویی عاشقم هستی .!.!.؟
پسر گفت… :
واقعا دلیلش را نمی دانم اما می توانم ثابت کنم که دوستت دارم …
دختر گفت …:
اثبات.!.!.؟
نه من فقط دلیل عشقت را می خواهم …
شوهر دوستم به راحتی دلیل دوست داشتنش را برای او توضیح می دهد…
اما تو نمی توانی این کار را بکنی …
پسر گفت …:
خوب …
من تو رو دوست دارم …
چون …
زیبا هستی…
چون…
صدای تو گیراست …
چون…
جذاب و دوست داشتنی هستی…
چون …
باملاحظه و بافکر هستی …
چون …
به من توجه و محبت می کنی …
تو را به خاطر لبخندت …
دوست دارم …
به خاطر تمامی حرکاتت…
دوست دارم …
دختر از سخنان پسر بسیار خشنود شد …
چند روز بعد …
دختر تصادف کرد و به کما رفت…
پسر نامه ای را کنار تخت او گذاشت…
نامه بدین شرح بود …:
عزیز دلم …
تو رو به خاطر صدای گیرایت دوست دارم …
اکنون دیگر حرف نمی زنی …
پس نمی توانم دوستت داشته باشم …
دوستت دارم …
چون به من توجه و محبت می کنی …
چون اکنون قادر به محبت کردن به من نیستی…
نمی توانم دوستت داشته باشم…
تو را به خاطر لبخندت و تمامی حرکاتت دوست دارم …
آیا اکنون می توانی بخندی …؟
می توانی هیچ حرکتی بکنی …؟
پس دوستت ندارم …
اگر عشق احتیاج به دلیل داشته باشد…
در زمان هایی مثل الان…
هیچ دلیلی برای دوست داشتنت ندارم…
آیا عشق واقعا به دلیل نیاز دار…؟
نه هرگز…
و من هنوز دوستت دارم …
عاشقت هستم…


نوشته شده در یکشنبه 90/7/3ساعت 6:47 صبح توسط صدف یادگاری ( ) |

 

در یکی از شهرهای اروپایی پیرمردی زندگی می کرد که تنها بود.
هیچکس نمی دانست که چرا او تنهاست و زن و فرزندی ندارد.
او دارای صورتی زشت و کریه المنظر بود.
شاید به خاطر همین خصوصیت هیچکس به سراغش نمی آمد …
و از او وحشت داشتند ، کودکان از او دوری می جستند
و مردم از او کناره گیری می کردند.
 
قیافه ی زننده و زشت پیرمرد مانع از این بود که کسی او را دوست داشته باشد
و بتواند ساعتی او را تحمل نماید. علاوه بر این ، زشتی صورت پیرمرد باعث تغییر
اخلاق او نیز شده بود.او که همه را گریزان از خود می دید دچار نوعی ناراحتی روحی شد
که می توان آن را به مالیخولیا تشبیه نمود همانطور که دیگران از او می گریختند
او هم طاقت معاشرت با دیگران را نداشت
و با آنها پرخاشگری می نمود و مردم را از خود دور می کرد.
سالها این وضع ادامه یافت تا اینکه یک روز همسایگان جدیدی در نزدیکی پیرمرد سکنی گزیدند آنها خانواده ی خوشبختی بودند که دختر جوان و زیبایی داشتند.یک روز دخترک که از ماجرای پیرمرد آگاهی نداشت از کنار خانه ی او گذشت اتفاقا همزمان با عبور او از کنار خانه ، پیرمرد هم بیرون آمد و دیدگان دخترک با وی برخورد نمود. اما ناگهان اتفاق تازه ای رخ داد پیرمرد با کمال تعجب مشاهده کرد که دخترک بر خلاف سایر مردم با دیدن صورت او احساس انزجار نکرد و به جای اینکه متنفر شده و از آنجا بگریزد به او لبخند زد.
لبخند زیبای دخترک همچون گلی بر روی زشت پیرمرد نشست.آن دو بدون اینکه کلمه ای با هم سخن بگویند به دنبال کار خویش رفتند.همین لبخند دخترک در روحیه ی پیرمرد تاثیر بسزایی داشت . او هر روز انتظار دیدن او و لبخند زیبایش را می کشید.دخترک هر بار که پیرمرد را می دید ، شدت علاقه ی وی را به خویش در می یافت و با حرکات کودکانه ی خود سعی در جلب محبت او داشت.
چند ماهی این ماجرا ادامه داشت تا اینکه دخترک دیگر پیرمرد را ندید. یک روز پستچی نامه ای به منزل آنها آورد و پدر دخترک نامه را دریافت کرد. وصیت نامه ی پیرمرد همسایه بود که همه ی ثروتش را به دختر او بخشیده بود.

نوشته شده در یکشنبه 90/7/3ساعت 6:45 صبح توسط صدف یادگاری ( ) |

صائب تبریزی :

آنچه می‌جست از درختِ وادیِ ایمن کلیم همتِ منصور، بی‌زحمت ز چوبِ دار یافت


ناشناس :


آندم که با تو باشم، یکسال هست روزی و آن دم که بی تو باشم، یکروز هست سالی


مسیح کاشی :


آنروز که کارِ همه می‌ساخت خداوند ما دیر رسیدیم و، به جائی نرسیدیم


صائب تبریزی :


آنقدر گرم است بازارِ مکافات عمل چشم اگر بینا بُوَد، هر روز، روزِ محشر است


صائب تبریزی :


آه اگر مستی نمودی هر حرامی چون شراب آن زمان معلوم میشد، در جهان هشیار کیست؟


بیدل :


آه بی تأثیر ما را کم مگیر هر کجا دودی است آتش در قفاست


ناشناس :


ابلیس کی گذاشت که ما بندگی کنیم؟ یک دم نشد که بی سر‌ِ خر، زندگی کنیم


بیدل :


اختلاط خلق بر من تهمت الفت نبست همچو بو در طبع رنگ، از رنگها بیگانه‌‎‌‌ام


بیدل :


اختلاط خلق نبود بی گزند بزم صحبت، حلقه مار است و بس


نظام وفا :


اخلاصْ به چاکِ پیرهن نیست اینجا دلِ پاره می‎‌پسندند


تسلیم شیرازی :


از بس ز آشنائی مردم رمیده‌ام دائم تلاشِ معنی بیگانه می‌کنم


بیدل :


از بس سبک ز گلشن هستی گذشته‌ایم نشکسته است رنگ گلی از خزان ما


ناصر علی سهرندی :


از بیابان عدم، تا سرِ بازار وجود به تلاش کفنی، آمده عریانی چند


مسیح شیرازی :


از پریدنهای رنگ و، از طپیدنهای دل عاشق بیچاره هر جا هست، رسوا می‌شود


بیدل :


از ترحم تا مروت، و از مدارا تا وفا هر چه را کردم طلب، دیدم ز عالم رفته است


صائب تبریزی :


از دانش آنچه داد، کمِ رزق می‌دهد چون آسمان، دُرست حسابی کسی ندید


صائب تبریزی :


از درِ حق کن طلب، شکسته دلی را شیشه چو بشکست، پیش شیشه‌گر آید


صائب تبریزی :


از درون تو بُوَد تیره جهان، چون دوزخ دل اگر تیره نباشد، همه دنیاست بهشت


اظهری هندی :


از دشمنان برند شکایت به دوستان چون دوست دشمن‌ست، شکایت کجا بریم؟


قاسم بیک حالتی :


از راهِ عشق، خوف و خطر هیچ کم نشد با آنکه کاروان ز پی کاروان گذشت


بیدل :


از فریب خاکساریهای خصم ایمن مباش سنگ تا شد مایل افتادگی، مینا شکست


منصور اصفهانی :


از قامتِ خمیده‌ی من مگذر ای جوان تیر آن زمان بخاک فتد، کز کمان گذشت


بیدل :


از قبول عام، نتوان زیست مغرور کمال آنچه تحسین دیده‌ای زین خلق، دشنام است و بس


عبرت نائینی :


از ما مپرس کز چه دل از دست داده‌ایم از آنکه برده است دل از دست ما، بپرس


مولانا جلال الدین :


از محبت، خارها گل می‌شود وز محبت، سرکه‌ها مُل می‌شود


سنجان خوافی :


از مرگ میندیش و غمِ رزق مخور کاین هر دو، به وقتِ خویش ناچار رسد


احسان :


از مکافات عمل هیچکس ایمن نبود هر که را شحنه رها کرد، خدا می‌گیرد


خواجه شعیب :


از هر چه غیر اوست، چرا نگذری؟ [شعیب] کافر برای خاطرِ بت، از خدا گذشت


صائب تبریزی :


از هستی ِ دوباره به تنگ‌اند عارفان تو ساده‌لوح، طالبِ عمر دوباره‌ای


مخبرالسلطنه‌ی هدایت :


از واعظِ غیرمتعظ، پند شنیدن چون قبله‌نما ساختنِ اهلِ فرنگ است


وصفی بخارایی :


از سبکروحی دل، تا خبری یافته‌ام زندگی بارِ گرانی‌ست که بر دوشِ من‌ست


طالب آملی :


افروختن و، سوختن و، جامه‌دریدن پروانه ز من، شمع ز من، گُل ز من آموخت


سلیم تهرانی :


اگر به میکده منصور بگذرد، داند که هر که هست در او، چند مَرده حلاج‌ست


حکیم ابوالقاسم فردوسی :


اگر چرخ گردون کشد زینِ تو سرانجام خشت‌ست، بالین ِ تو


راقم مشهدی :


اگر چه فرش من از بوریاست، طعنه مزن چرا که؟ خوابگه شیر در نیستان‌ست


سعدی :


اگر عنقا، ز بی‌برگی بمیرد شکار از چنگِ گنجشکان نگیرد


سعدی :


اگر لذتِ ترکِ لذت بدانی دگر لذت نفس، لذت نخوانی


صائب تبریزی :


اگرچه از حیا دارد نظر بر پیش پای خود ولی مژگان شوخش از تهِ دلها خبر دارد


فریدون گیلانی :


الماسهای دیده‌ی من، مشتری نداشت گوهر شناس بود، فقط آستین من


صفی علیشاه :


الهی، قفلِ غفلت را کلیدی یزیدِ نفسِ ما را، بایزیدی


بیدل :


امروز پی نام و نشان چند دویدن؟ فردا که گذشتید، نه آنید نه اینید


حسنخان شاملو :


امشب به هیچوجه، دلم وا نمیشود گویا که خاطرِ کسی از من گرفته است


اسیر رازی :


امید وصل تو نگذاشت، تا دهم جان را وگر نه روزِ فراق تو، مردن آسان بود


بیدل :


اندیشه سرنگون شد، سعی خرد جنون شد دل هم تپید و خون شد، تا فهم راز کردم


ذوقی اردستانی :


انگشت مزن بر دلِ پر حوصله‎‌ی ما بگذار که سربسته بماند، گِله‌ی ما


محمد علی صاعدی :


انگشت هم شود گِره‌ی کارِ تیره‌بخت روز بلا، بد از در و دیوار می‌رسد


بیدل :


اوج دولت سفله طبعان را دو روزی بیش نیست خاک اگر امروز بر چرخ است، فردا زیرپاست


بیدل :


اوج عزت نیست بیدل دلنشین همتم پرتو خورشیدم، احرام تنزل بسته‌ام


میرزا نوری :


اول از روزنه‌ی خانه برون آر سری آنقدر تاب ندارم که دری باز کنی


عبدالرحمان جامی :


اول همه تو بودی و، آخر همه توئی این لافِ هستیِ دگران، در میانه چیست؟


آذر بیگدلی :


اولم خنده، ز بی‌دردی بود آخرم، گریه ز بی‌درمانی


فروغی بسطامی :


اولم رام نمودی به دل آرامیها آخرم سوختی از حسرتِ ناکامیها


اقبال لاهوری :


ای برادر من ترا از زندگی دادم نشان خواب را مرگِ سبک دادن، مرگ را خوابِ گران


مولانا جلال الدین :


ای برادر، تو فقط اندیشه‌ای مابقی، تو استخوان و ریشه‌ای


بیدل :


ای بی خبر ز صاف دلان احتراز چیست؟ زنگی است آن که آینه روز سیاه اوست


بیدل :


ای خوش آن شوق که از لذت بی‌عافیتی کشتیم وحشت گرداب ز ساحل می‌داشت

نوشته شده در شنبه 90/7/2ساعت 9:27 صبح توسط صدف یادگاری ( ) |

هلالی جغتائی :

آئینه را بگیر و تماشای خویش کن سوی چمن به عزم تماشا، چه میروی؟


مولانا جلال الدین :


آب کم جو، تشنگی آور بدست تا بجوشد آبت از بالا و پست


بیدل :


آبرو خواهی، مقیم آستان خویش باش اشک را از دیده پا بیرون نهادن خواری است


سعدی :


آتش از خانه‌ی همسایه‌ی درویش مخواه کآنچه بر روزن او می‌گذرد، دودِ دل است


مهدی سهیلی :


آتش بگیر، تا که بدانی چه می‌کشم احساسِ سوختن، به تماشا نمی‌شود


کلیم کاشی :


آتش دوزخ ز ما، تردامنان رنگی نداشت آنچه ما را سوخت آنجا، خجلتِ تقصیر بود


حافظ :


آخرالامر، گِلِ کوزه‌گران خواهی شد حالیا فکر سبو کُن، که پُر از باده کنی


مردمی مشهدی :


آدمی باید که بیحالت نباشد هیچگاه گر لبِ خندان نباشد، چشم گریان هم خوش‌ست


صائب تبریزی :


آدمی پیر چو شد، حرص جوان می‌گردد خواب در وقت سحرگاه، گران می‌گردد


سرخوش لاهوری :


آدمی را دشمنی بدتر نمی‌باشد ز مال مغز، آخر بر شکستن می‌دهد بادام را


مشیرالملک شیرازی :


آرام و عافیت را، گر کس نشانه جوید آن دردَمِ نهنگ‌ست، این در دهان اژدر


طاهر وحیدالزمانی :


آرزو در طبع پیران، از جوانان هست بیش در خزانْ یک برگ، چندین رنگ پیدا می‌کند


مولانا جلال الدین :


آسمان شو، ابر شو، باران ببار آب اندر ناودان، ناید به کار


سالک یزدی :


آشنائی کهنه چون گردید، بی لذت بُوَد کوزه‌ی نو، یک دو روزی سرد سازد آب را


ناصر علی سهرندی :


آفتابی ز کمینِ دلِ ما، جلوه نمود همچو شبنم، همه تن غارتِ دیدار شدیم


حافظ :


آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست هر کجا هست خدایا، به سلامت دارش


جمشیدخان ترکستانی :


آنانکه با خدنگِ جفای تو، خو کنند تیری نخورده، تیرِ دگر آرزو کنند


سعدی :


آنجا که عشق خیمه زند، جای عقل نیست غوغا بود دو پاشه اندر ولایتی


میر معصوم تسلی :


آنچنان کز صفر گردد رتبه‌ی اعداد بیش پایه‌ی این ناکسان، از هیچ بالا رفته است


مرتضی قلیخان شاملو :


آنچنان منتظرم، در رهِ شوق که اگر زود بیائی، دیر است


نوشته شده در شنبه 90/7/2ساعت 9:27 صبح توسط صدف یادگاری ( ) |

1) حیات خوابی است و محبت رویای آن.

2) پشیمانی اولین گام برای پوزش است .


3) عشق حیات عاشق را تشکیل می دهد والا معشوق بهانه است.


4) به خاطر داشته باشید که امروز همان فردایی است که دیروز درباره آن نگران بودید . از خود بپرسید اقلاًَ این چیزی است که درباره آن نگرانم به وقوع پیوست یا خیر ؟


5) خوشبختی میان پرده بدبختی است .


6) فرهنگ رودخانه ای است به قدمت تاریخ .


7) خوشبختی یک احساس است که می توان آن را تولید کرد.


8) خداوندا ، نمی توانیم از تو چیزی بخواهیم ، که تو نیازهای ما را می دانی ، پیش از آنکه در ما پدیدار شود .


9) اولین گام در راه آگاهی، درک جهل است .


10) نشانه مهارت ، دانستن بیشترین ها در مورد کوچکترین هاست .


11) در سقوط افراد در چاه عشق ، قانون جاذبه تقصیری ندارد .


12) حکایت جالبی است که فراموش شدگان ، فراموش کنندگان را هرگز فراموش نمی کنند .


13) دوستان خوب، مانند ستارگان آسمانند ، گرچه بعضی اوقات دیده نمیشن ، ولی همیشه وجود دارند .


14) ای زیبا خود را در عشق بیاب نه در چاپلوسی آینه .


15) زن همیشه سن خود را از تاریخ ازدواج حساب می کند نه تاریخ تولد . (اُرد بزرگ)


16) سلاخی را دیدم زار می گریست ، به قناری کوچکی دل بسته بود .


17) هنگامی که صفتی را در دیگران نمی پسندی به اصلاح مشکل در خود بپرداز.


18) با گریه به دنیا می آیی اما چنان کن که با خنده از دنیا بروی .


19) اگر حسادت خاصیت سوختن داشت دیگر احتیاج به هیچ سوخت دیگری نبود .


20) همه می خواهند بشریت را عوض کنند ولی دریغا که هیچ کس در این اندیشه نیست که خود را عوض کند . (تولستوی)


21) کسی که به شما تملق می کند ، یا سرتان کلاه می گذارد یا امیدوار است که بگذارد .


22. فرصت را افسوس که جوان نمی داند و پیر نمی تواند . (حجازی)


23) یگانه داوری که گناه ما را هر چه باشد می بخشد مادر است .


24) برده فقط یک آقا دارد ، اما شخص طماع نسبت به هر کس که او را یاری کند برده است . (امرسون)


25) برای کسی که زندگی درونیش غنی است ، اشعه مختصر آفتاب بیهوده می درخشد . (داستایوسکی)


26) نیمه اول زندگی صرف انتظار کشیدن برای نیمه دوم و نیمه دوم صرف حسرت خوردن برای نیمه اول .


27) درباره هرچه می گویی فکر کن ولی هرچه را فکر می کنی مگو . (فیلسوف هندی)


28) به چیز های کوچک خود را گرفتار کردن از کارهای بزرگ بازماندن است ) (کنفوسیوس)


29) آنان که نمی توانند خود را اداره کنند مجبور به اطاعت از دیگرانند . (ویکتورهوگو)


30) اگر از آنچه که در گذشته تجربه کرده ایم در آینده بکار بریم مثل اینکه دوباره عمر کرده باشیم . (حجازی)


31) حیوان به پایش بسته می شود انسان به قولش. (مثل انگلیسی)


32) بانوی مهربان شوهرش را برای همیشه تصاحب می کند . (بوریس پانسرناک)


33) سرچشمه همه فسادها بیکاریست ، شیطان برای دست های بیکار کار تهیه می کند . (پاسکال)


34) دیروز را فراموش کنید ، امروز را کار کنید ، به فردا امیدوار باش . (داستایوسکی)


35) کسی که از ادب پدر بهره مند نگردد ، روزگار تربیتش خواهد کرد . (شمس المعالی)


36) اگر تصمیم داشته باشی به زودی موفق خواهی شد، زیرا آدمی ساخته افکار خویش است و فردا همان خواهد شد که امروز اندیشیده است . (مترلینگ)


37) افتادید؟ بسیار خوب چه خواهد شد ؟ با چهره بشاش برخیزید ، به افتادن ضرری متصور نیست بدبختی در عجز و درماندگی است . (دیل کارنگی)


38) آری برای شنا کردن به سمت مخالف جریان رودخانه قدرت و جرات لازم است والا هر ماهی مرده ای هم می تواند از طرف موافق آن حرکت کند . (اسمایلز)


39) کسی که به پشتکار اعتقاد دارد ، ارزشی برای شانس قائل نیست . (مثل ژاپنی)


40) کار و کوشش ما را از سه عیب دور می کند : 1 ) افسردگی 2 ) دزدی 3 ) نیازمندی (ولتر)


41) هرچه را می شنوی و می بینی غربال کن و آنچه را خوب است برای خود نگه دار (کنفوسیوس)


42) اندیشه کردن که چه گویم به از پشیمانی که چرا گفتم . (بوذر جمهر)


43) هر کسی را که ملاقات می کنم از یک لحاظ بر من برتری دارد و من سعی می کنم در چیزی که وی از من برتر است چیزی بیاموزم .


44) دانستن بدون خواستن هرگز توانستن بار نمی آورد . (گوستاولویرن)


45) به ندای درون خود گوش کن تا آنچه را باید بدانید بر شما آشکار کند . (وین دایر)


46) اگر اعتقاد به خدا مشکل باشد انکارش دشوار تر .


47) پیمان شکن را با مردی و مردی چکار ؟ (شاپور اول)


48) اگر مادر نباشد جسم انسان ساخته نمی شود و اگر کتاب نباشد روح پرورش نمی یابد . (پلوتارک)


49) بسیاری از مردان بزرگ برای عظمت خود مدیون مشکلات بزرگی هستند که در زندگی با آن روبرو بوده اند ) (اسپرژن)


50) زندگی ماحاصل نگرش و طرز تلقی ما از هستی است . ما آزادانه و بدون محدودیت، فکر و باور خود را برمی گزینیم . (وین دایر)


51) رویاهای شما فقط زمانی به تحقق می رسد که در مغز خود به آن اعتقاد پیدا کنید . (روبرت کولییر)


52) همین یک امر مهم (تعیین هدف و آن را رها نکردن) همه چیز را می توان دگرگون کند . (استارت ریر)


53) عشق حواس را از دیدن عیوب منع می کند .


54) مرد بلند همت تا پایه بلند به دست نیاورد از پای طلب ننشیند . (کلیله و دمنه)


55) مرگ بزرگترین لطمه حیات نیست ، بزرگترین لطمه آن چیزی است که در عین حیات در درون ما می میرد. (نورمن کازینس)


56) ذهن مثل چتر نجات است . فقط وقتی عمل می کند که باز شده باشد .


57) کسی که کاری را شروع کرده است ، بدون تردید نیمی از آن را به پایان رسانده است . (هوراس)


58) اگر بر ناتوان خشمگین شوی دلیل بر این است که قوی نیستی .


59) نخستین گام به سوی دانایی این است که بدانیم نادانیم . (لرد دیوید سییل)


60) باید نسبت به آنچه معتقدیم آگاهی داشته باشیم . (شومیزهی)


61) نه دیوارهای سنگی به خودی خود زندان می شوند و نه میله های آهنی به خودی خود قفس. (ریچارد اولاک)


62) درستکاری بهترین سیاست است . (مثل انگلیسی)


63) شهامت واقعی یعنی انجام کارهایی که از دست زدن به آنها می ترسید ، غلبه بر ترس یعنی شهامت . (ادی ریکناییکر)


64) یکبار بانویی از من پرسید : چه موانعی بر سر راه شادمانی و نشاط وجود دارد ، پاسخ دادم ، تنها مانع موجود اعتقاد به وجود مانع است . (وین دایر)


65) فقط عاقل بی همتا و ابله هستند که تغییر نمی کنند . (کنفوسیوس)


66) تنها راه تغییر عادت ها ، تکرار رفتارهای تازه است ، این اصل در تغییر عادت های رومی نیز صادق است .


67) گناهی بالاتر از این نیست که از گناه دیگران پرده برداریم . (جبران خلیل جبران)


68) آنان که مفهوم خوبی را درک نموده اند، از عریانان به طعنه نمی پرسند: «جامه ات کجاست» ؟ و از بی خانمانان با تمسخر سوال نمی کنند . «بر سر کاشانه ات چه آمده»؟ (جبران خلیل جبران)


69) سه چیز در زندگی انسان مهم است : اول مهربان بودن ، دوم مهربان بودن ، سوم مهربان بودن (هنری جمیز)


70) زندگی مانند بازی شطرنج است، قبل از حرکت کاملاً فکر کنید . (چارلز باکتون)


71) کلید همه کارها صبر است شما جوجه را با صبر کردن از تخم بدست می آورید نه با شکستن آن . (آرنولد گلاسکو)


72) هر چه قدر مشکل بزرگتر باشد ، افتخار و شکوه پیروزی بر آن بیشتر است . (اپی کور)


73) خداوند برای حقیقت دروازه های فراوانی را معین نموده است تا به هر مومن راستینی که از آن عبور می نماید خوشامد بگوید . (جبران خلیل جبران )


74) تمام آنچه در خلقت است ، در شما نیز وجود دارد . و هر آنچه در نهاد شماست ، در خلقت نیز ننهفته است . (جبران خلیل جبران)


75) هیچ کس بدون تمایل خودتان نمی تواند بیازاردتان (النوروزولت)


76) سخن داروئی را ماند که اندک آن سود دهد و بسیارش کشنده است . (حضرت علی)


77) بسیاری از مردم شادی های کوچک را به امید خوشبختی بزرگ از دست می دهند .


78) خدمت به مردم وظیفه نیست ، لذتی است که سلامتی و شادمانی شخص را زیاد می کند .


79) بهای انسان به دانش و کردار نیکوی اوست نه رنگ و مذهب و نژاد و خاندان او . (جبران خلیل جبران)


80) هرگز در مسیر پیموده شده گام برندارید زیرا این تنها به همان جایی می رسد که دیگران رسیده اند . (گراهام بل)


81) روح درونی خود را زیبا کنید تا شخصیت درونی و بیرونی شما یکی شود . (سقراط)


82) اگر خودمان احترام خود را به کسی ندهیم ، احدی نمی تواند آن را از ما بگیرد . (گاندی)


83) هیچ کس جز خود ما مسئول بدبختی و خوشبختی های ما نیست . (بودا)


84) ساز زندگی تنها با زیر و بم ها کوک می شود .


85) هرگز کاری را که امروز می توانید انجام دهید به فردا موکول نکنید . (مارک تواین)


86) در زندگی از چیزی نباید ترسید باید آن را درک کرد . (ماری کوری)


87) مرد بزرگ به خود سخت می گیرد ، مرد کوچک به دیگران .


88) مردانی که از خطاهای کوچک همسرانشان چشم پوشی نمی کنند از مواهب بزرگتر آن بهره مند نمی گردند . (جبران خلیل جبران)


89) زندگی را بیش از حد جدی نگیرد ، هرگز از آن به در نخواهید رفت . (البرت هوبارد)


90) بهتر است کار کوچکی را به دقت پایان برسانیم تا این که کار بزرگی را به طور ناقص انجام دهیم . (افلاطون)


91) در مواقع بحرانی و سرنوشت ساز ، شجاع و بی باک باش. (هوراس)


92) زکات زیبایی عفت است .


93) خوشبختی را با دارایی های خود احساس کن .


94) شما هرگز نمی توانید به سوی موفقیت گام بردارید ، مگر این که آمادگی شکست را نیز در خود سراغ داشته باشید . (وین دایر)


95) تنها آن اشخاصی که جرات باخت بزرگ را دارند می توانند به بردهای بزرگ دست یابند . (کندی)


96) اشخاص کم اطلاع مطیع ترین انسانها هستند . (جرج فارکوهار)


97) مشکل ترین امر در زندگی شناخت خویشتن است . (طالس)


98) هیچ گاه برای اندیشه های نو دشواری وجود ندارد . (گوردن سلفریج)


99) اگر می خواهید مردم درباره شما خوب فکر کنند از خودتان تعریف نکنید . (بلز پاسکال)


100) هیچ کس آن قدر که تصور می کند خوشبخت یا بدبخت نیست . (لارشفوکو)


101. کسانی که تاریکی را حس نمی کنند به دنبال روشنایی نخواهند گشت . (توماس بولکه)


102. مردان آفریننده کارهای مهم اند و زنان به وجود آورنده مردان . (رومن رولان)


103. زن کتابی است که جز به وسیله مهر و محبت نمی توان آن را خواند . (کرابر)


104. درک کنید تا درکتان کنند . (استفان کاوی)


105. نقطه شروع همه موفقیت ها ، میل و اشتیاق است . (ناپلئون هپل)


106. چرخ های سنگین و رنگ زده با دستهای نامرئی امید می چرخند .


107. انسان آنقدر وقت ندارد که نیمی از آن را صرف نزاع و ستیزه کند . (لرداویبوری)


108. انسان باید از هر حیث چه ظاهر و چه باطن زیبا و آراسته باشد . (چخوف)


109. هر کس آنچنان می میرد که زندگی می کند (علی شریعتی)


110. با اراده اگر دری را بکوبی گشاده می شود . (پیامبر اکرم (ص))


111. انسان با آرزوی خویش پیش می رود . (ویرجیل)


112. هیچ موفقیتی بدون سختی به دست نمی آید . (سوفوکل)


113. نام نیک پیراهنی است که هرگز کهنه نمی شود . (ادیسون )


114. امید همان قدر برای انسانها اهمیت دارد که بال برای پرندگان . (ویکتورهوگو)


115. مرگ حقیقی برای انسان مرگ امید است . (ناپلئون)


116. عبادت بدون کردار نیک ارزشی ندارد . (گوروناناک)


117. مسئولیت دوش به دوش قدرت و لیاقت حرکت می کند . (گیلبرت هولاند)


118. برگردان تصاویر آویخته بر دیوار، مسیر تاریخ را عوض نمی کند . (جواهر نعل نهرو)


119. دوست بدارید تا شما را دوست بدارند. (سنت آگوستین)


120. هدف اصلی زندگی رانش نیست بلکه عمل است . (توماس)


121. محدودیت ذهن ما همان محدودیتی است که ما برای آن در نظر می گیریم . (سنت آگوستین )


122. مسئولیت قبول کن ، بگذار هر چه می خواهد پیش بیاید . (آنتونی رابینز)


123. وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد ، دلیلش آن است که شما هم چیز زیادی از او نخواسته اید . (توماس پیره وو)


124. میوه شتاب لغزش است . (حضرت علی)


125. اگر درباره کسی نیکویی کردی پوشیده دار و اگر کسی درباره تو نیکویی کرد آشکار ساز. (حضرت علی)


126. می توانید انسانی را به کسب دانش رهنمون کنید ، اما نمی توانید او را وادار به اندیشیدن کنید . (اف . پی . دانسلی)


127. آدمها فقط در یک چیز مشترکند ؛ متفاوت بودن . (رابرت زند)


128. برای رسیدن به اوج اول بایدعمق را کند و کاو کرد . (رابرت سی سوینچ)


129. اگر یک معلول قهرمان دو نشود ، مقصر خود اوست . (سارتر)


130. در جستجوی یافتن مواردی برای تحسین دیگران باشید .


131. ناکامی یعنی تأخیر ، نه شکست ! مسیر انحرافی موقت است ، نه کوچه بن بست. (ارتوروارد)


132. خوشبختی درونی است نه بیرونی، و از این رو به آن چه هستیم بستگی دارد نه به آنچه داریم . (هنری ون دایک)


133. چون مار هوشیار و چون کبوتر ساده باشید . (حضرت مسیح)


134. سعادت ، آرامش خاطر است (پاسکال)


135. عادت کنید که عادت نکنید . (ناپلئون بنا پارت)


136. یک قلب از تمام معابر و مساجد زیبایی جهان زیباتر است (دولتر)


137. اخلاق خوب مثل آب جاری که موجب فرحی و حاصل خیزی اطراف می شود.(لائوسه)


138. حسد ورزیدن علامت بارز بی لیاقتی است.(لاروشفوکو)


139. بی عشق زندگی محال است .


140. هر کس عادت های پسندیده برای تحسین دارد . (کوپ مایر)


141. قوی ترین رکن بنای سعادت کتمان اسرار دوستان است . (بزرگمهر)


142. هر کسی راهی برای آموختن دارد ، راه او مال من نیست و راه من مال او نیست . (پائولو کوئیلو )


143. عاشق شدن ساده است اما عاشق باقی ماندن به مراتب دشوارتر است.


144. عده ای فرسنگ ها به دنبال شادی می روند و عده ای دیگر آن را در زیر پای خود حس می کنند . (ویکتا)


145. به جای ایرادگیری چاره اندیشی کنید . (آنتونی رابینز)


146. برای انسان های بزرگ بن بست وجود ندارد زیرا می دانند یا راهی خواهند یافت یا راهی خواهند ساخت . (آنتونی رابینز)


147. مراقب رویاهایی که در سر می پرورانید باشید زیرا همین رویاها هستند که به واقعیت می پیوندند. (امرسون)


148. آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که از خاک سر برون آورد . (ویکتا)


149. شجاعت واقعی زمانی است که شخصی بتواند از اعماق مشکلات به زندگی لبخند بزند . (هریس)


150. امتحان نهایی دین _ دینداری نیست _ محبت است .


151. از فرصت ها استفاده کنید مانند شکارچی عمل کنید .


152. راز موفقیت این است هدفی را بی وقفه دنبال کنید . (آنتونی رابینز)


153. زندگی و راههای آن همیشه پر از نشانه است . (پائولو کوئیلو)


154. زندگی یک سفر است نه یک مقصد ، افرادی موفقند که آمادگی تغییر و انعطاف را داشته باشند . (آنتونی رابینز)


155. دنیا مانند آینه ای است که اعمال و رفتار مان را به خودمان می نمایاند . (ویکتا)


156. آنکه کردار به سخاوت بیاراید و گفتار به راستی در جهان نیکبخت است . (بزرگمهر حکیم)


157. بزرگی در احترام داشتن نیست در شایستگی داشتن احترام است . (ارسطو)


158. رویا و اهداف ما را جوان نگه می دارند و موجب می شوند مشتاقانه در زندگی سهیم شویم. (لویز ال هی)


159. هیچ کار بزرگی بدون اراده بزرگ میسر نشده است . (بالزاک)


160. ما نمی توانیم دیگران را تغییر دهیم فقط قادر به تغییر دادن خود هستیم . (لویز . ال . هی)


161. برای کسی که آهسته و پیوسته راه می رود هیچ راهی دور نیست . (آنتونی رابینز)


162. زندگی نسبت به کسی که افسانه شخصی اش را دنبال کند بخشنده است . (پائولو کوئیلو)


163. عمر شما از زمانی شروع می شود که سرنوشت خود را در دست بگیرد.


164. تا زمانی که دست از تلاش برنداشتی بازنده محسوب نمی شوی . (مایک دیکتا)


165. سرنوشت ما را اعمال ما رقم می زند نه تقدیر و سرنوشت . (امیل گوئه)


166. اگر به اندازه دانه ی خردل ایمان داشته باشیم کوه ها را جابجا خواهیم کرد . (پائولو کوئیلو)


167. دنیا از فرصت های طلایی انباشته است کافی است ما اشتیاق استقبال از این فرصت ها را داشته باشیم . (دیکتا)


168. هیچ قسمت از زندگی نمی تواند تا ابد پایدار بماند.


169) همه انسانها سزاوار رسیدن به آروزهای خود هستند تنها مانع ترس است . (ویکتور هامسن)


170. امید چیزی است که روشنایی آفتاب را بر سایه های زندگی می گسترد و ما را به فرداها پیوند می زند . (لبرستام)


171. بالای نردبان موفقیت هرگز شلوغ نیست . (ناپلئون )


172. خداوند به هر پرنده ای دانه ای می دهد ولی آن را داخل لانه اش نمی اندازد.


173. آنکس که شما را آفریده دوستتان دارد و همواره مشتاق است که به شما کمک کند . (کاترین پاندر)


174. افراد موفق کارها را به طور متفاوت انجام می دهند .


175. مادر با دستی گهواره کودک را و با دستی دیگر دنیا را تکان می دهد . (ناپلئون)


176. زندگی خود را از آنچه می خواهید بسازید و گرنه زندگی از شما آنچه می خواهد می سازد . (ناپلئون)


177. خنده بزرگترین اسلحه در جنگ زندگی است .


178. هیچ کس صاحب چیزی جز خودش نیست .


179. صداقت همیشه بهترین سیاست و رابطه است .


180. اگر با فراز و نشیب های جهان مدارا کنید به سعادت رسیده اید . (لائوتسه)


181. عشق دست و دلباز و معصوم است . (پائولو کوئیلو)


182. معیار واقعی بودن تصمیم ، آن است که دست به عمل بزنی . (آنتونی رابینز)


183. اجازه نده ترس تو را فلج کند . (مارک فیشر)


184. افرادی که از ریسک کردن می ترسند به جایی نمی رسند .


185. منشا همه بیماریها در فکر است (ژوزف مورفی)


186. رحمت خداوند ممکن است تأخیر داشته باشد اما حتمی است ) (آنتونی رابینز)


187. چنانچه نیک اندیش باشی خیر و خوشی به دنبالش خواهد آمد . (ژوزف مورفی)


188. افراد موفق هیچ وقت اجازه نمی دهند که شرایط موجود آزارشان دهد . (مارک فیشر)


189. ایمان با قوه ادراک توام است . (ژوزف مورفی)


190. افرادی که زمان را در انتظار شرایط عالی از دست می دهند هرگز موفق نمی شوند . (مارک فیشر)


191. اعمال ثابت ما سر نوشت ما را تعیین می کند . (آنتونی رابینز)


192. هنگامی که تخیلات و منطق در ضدیت با هم قرار بگیرند تخیلات پیروز می شوند . (مارک فیشر)


193. وقتی هدف روشنی داشته باشیم احساس عالی به ما دست می دهد . (آنتونی رابینز)


194. ترس را از دل بران و به خود بگو: من با نیروی شعور خود قدرت انجام هر کاری را دارم . (ژوزف موری)


195. هر کس از قدرت انتخاب برخوردار است . پس سلامتی و شادابی را انتخاب کنید . (ژوزف موری)


196. قانون زندگی ، قانون باور است . (ژوزف موری)


197. کارهایی که گاه گاه انجام می دهیم سرنوشت ساز نیست .


198. اعتقادات ما اعمال افکار و احساسات ما را شکل می دهد . (آنتونی رابینز)


199. تجربه بهترین آموزگار است . (مارک فیشر)


200. عشق فروتن است . (پائولو کوئیلو)


نوشته شده در شنبه 90/7/2ساعت 9:26 صبح توسط صدف یادگاری ( ) |

<   <<   6   7   8      >

Design By : Pichak