سفارش تبلیغ
صبا ویژن



























وبلاگ صدف= عشق طلاست

اون روزا که تنها بودیم .. گمشده دریا بودیم

قایقتو شکسته بود ... تننت نحیف و خسته بود

فانوس دریاییت شدم ... عشق اهوراییت شدم

گذشتم از هر هوسی ... تا تو به مقصد برسی . تا تو به مقصد برسی 

اما بجاش تو بد شدی

از منو عشقم رد شدی ... به من یه پشت پا زدی

تهمت ناروا زدی ... تهمت ناروا زدی


اما بجاش تو بد شدی ... از منو عشقم رد شدی

به من یه پشت پا زدی ... تهمت ناروا زدی

تهمت ناروا زدی ... اون روزا که تو جنگلا

ترسیده بودی بی صدا ... بین درختا بزرگ

میونه گله گله گرگ ... گذشتم از جون خودم

طعمه دشمنات شدم ... با تکه پاره های من

روزهای تو ساخته شدن ... روزهای تو ساخته شدن

اما بجاش تو بد شدی ... از منو عشقم رد شدی

به من یه پشت پا زدی ... تهمت ناروا زدی . تهمت ناروا زدی


اما بجاش تو بد شدی ... از منو عشقم رد شدی

به من یه پشت پا زدی
تهمت ناروا زدی
تهمت ناروا زدی
تهمت ناروا زدی


نوشته شده در سه شنبه 90/7/5ساعت 7:35 صبح توسط صدف یادگاری ( ) |


Design By : Pichak